دنیای بدون موسیقی را تصور کنید… بدون کنسرتهای تابستانی، بدون خواندن در تعطیلات، بدون موسیقی دراماتیک ارکستر در صحنههای حساس و پرتنش فیلمها. به نظرتان وحشتناک نیست؟ موسیقیدانها برای مدت زیادی آموزش میبینند تا موسیقی خلق و اجرا کنند. اجرای موسیقی، لذتبخش است و آدمها را به یکدیگر نزدیک میکند. تحقیقات نشان میدهد که اجرای موسیقی، در بهبود سلامت کلی ما تاثیر دارد و مهارتهای فکر کردن و برنامهریزی کردن را در ما تقویت میکند. در این مقاله، اول در مورد این حرف میزنیم که چگونه قسمتهای مختلف مغز با درگیر میشوند تا اجرای موسیقی امکانپذیر شود. همچنین در مورد اینکه چرا موسیقی یاد بگیریم و فواید یادگیری موسیقی برای مغز چیست، حرف میزنیم.
نکات کلیدی در مورد فواید موسیقی: - هنگام گوش دادن یا اجرای موسیقی بخشهای مهم و اساسی مغز درگیر میشوند.
- کودکانی که آموزش موسیقی میبینند، ارتباط بهتری بین دو نیمکره مغزشان برقرار میشود.
- نواختن موسیقی، علاوه بر بهبود روابط اجتماعی، به بهبود حافظه و تقویت عملکرد مغز کمک میکند.
- هنگام گوش دادن یا اجرای موسیقی بخشهای مهم و اساسی مغز درگیر میشوند.
- کودکانی که آموزش موسیقی میبینند، ارتباط بهتری بین دو نیمکره مغزشان برقرار میشود.
- نواختن موسیقی، علاوه بر بهبود روابط اجتماعی، به بهبود حافظه و تقویت عملکرد مغز کمک میکند.
چگونه مغز را مطالعه میکنیم؟
عصبشناسان شناختی محققانی هستند که روی این که مغز چگونه فعالیتهایی مانند فکر کردن، خواندن، صحبت کردن یا نواختن موسیقی را انجام میدهد، مطالعه میکنند.
برخی از عصبشناسان شناختی به دانستن این که مغز چگونه انواع مختلف صداها را درک میکند، مانند صداهای طبیعت، گفتار یا موسیقی، علاقهمند هستند. یکی از روشهایی که از طریق آن این موضوع را مطالعه میکنند استفاده از تکنیکی به نام تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) است. fMRI روشی برای نمایش فعالیت مغز با اندازهگیری میزان جریان خون در هر بخش مغز است. جریان خون بیشتر به معنی استفاده بیشتر از اکسیژن است. هرچه آن بخش مغز اکسیژن بیشتری مصرف کند، نورونها (سلولهای مغزی) در آن منطقه فعالتر هستند. با استفاده از fMRI، عصبشناسان شناختی میتوانند بررسی کنند که قسمتهای اصلی و مهم از مغز هنگام انجام وظایفی مانند گوش دادن به موسیقی، خواندن یا نگاه کردن به احساسات روی چهرههای دیگران، چقدر فعال هستند. وقتی که موسیقی مینوازید یا میخوانید، قسمتهای زیادی از مغز درگیر میشود (شکلهای ۱، ۲).
وقتی موسیقی میشنوید، صدا از طریق هوا به گوش شما میرسد. صدا به پرده گوش برخورد میکند و باعث لرزش آن میشود. این لرزش از طریق عصب شنوایی، به سمت ساقه مغز و سپس به ناحیهای از مغز به نام قشر شنوایی میرود. قشر شنوایی چپ و راست وجود دارد (به رنگ قرمز). این تصویر مغزی به گونهای نشان داده شده است که انگار شما به فردی از روبرو نگاه میکنید و میتوانید از صورت او عبور کرده و داخل مغز را ببینید.
قشر حرکتی (به رنگ سبز) از یک طرف سر به طرف دیگر و بالای سر مانند یک سربند امتداد دارد. شکنج فوقانی تمپورال یا گیجگاهی (به رنگ آبی) ناحیهای از مغز است که بخشی از سیستم شنوایی میباشد. قشر شنوایی اولیه در لوب گیجگاهی مغز قرار دارد.
ناحیههای مغزی درگیر در موسیقی
بیایید در مورد آنچه در مغز هنگامی که ما به موسیقی گوش میدهیم و موسیقی میسازیم رخ میدهد، صحبت کنیم. اول، فکر میکنید صدا چطور از گوشهای شما به مغزتان منتقل میشود؟ وقتی هر نوع صدایی، از جمله صدای موسیقی را میشنوید، صدا ابتدا وارد گوش میشود و از طریق کانال گوش به پرده گوش میرسد. پرده گوش ارتعاش میکند—مانند طبل که مورد ضربه قرار گرفته است. سپس پرده گوش این ارتعاشات را از طریق گوش میانی و داخلی ارسال میکند. سلولهای مویی کوچکی در گوش داخلی با این ارتعاشات حرکت میکنند و سیگنالی به عصب شنوایی ارسال میکنند، که این سیگنال را به مغز میبرد (شکل 1).
قشر شنوایی
یکی از اصلیترین نواحی مغز که سیگنالها را از عصب شنوایی دریافت میکند، قشر شنوایی نامیده میشود. این ناحیه که بالای گوشها قرار دارد، اطلاعات شنوایی مانند زیر و بمی و بلندی صدا را پردازش میکند (شکل 1). قشر شنوایی اولیه در عمق مغز و درست بالای گوشهای چپ و راست قرار دارد. این ناحیه به ما کمک میکند تا تشخیص دهیم که یک صدا چقدر بلند است یا اینکه زیر یا بم است. زیر و بمی صدا کیفیتی است که به ما اجازه میدهد تصمیم بگیریم که آیا صداهای موسیقی “زیر” هستند یا “بم”. به عنوان مثال، یک فلوت یا ویولن میتواند صدایی با زیر و بمی بالا ایجاد کند، در حالی که یک توبا یا باس میتواند صدایی با زیر و بمی پایین تولید کند.
چه نوع صداهای دیگری توسط قشر شنوایی پردازش میشوند؟ گوش دادن به صحبت کردن دیگران چطور؟ شنیدن زبان از نواحی مغزی مشابه با آنهایی که برای شنیدن موسیقی استفاده میشوند، استفاده میکند. این بدان معناست که وقتی سیستم شنواییتان با نواختن موسیقی درگیر میشود، اتصالاتی را که برای ارتباط با دیگران استفاده میکنید نیز تقویت میکنید. در واقع، عصبشناسان شناختی دریافتهاند که کودکانی که 2 سال آموزش موسیقی دیدند، دارای مهارتهای شنیداری بهتری در مقایسه با کودکانی که هیچ تجربه موسیقی نداشتند، هستند.
قشر حرکتی
یکی دیگر از نواحی مهم مغز برای نواختن موسیقی، قشر حرکتی اولیه است. قشر حرکتی اولیه که در بالای مغز قرار دارد، شکلی شبیه به هدبند از گوش تا گوش را تشکیل میدهد (شکل 2). این ناحیه نه تنها به سایر بخشهای مغز متصل میشود، بلکه از طریق طناب نخاعی به بازوها، پاها و عضلات آوازخوانی نیز ارتباط دارد. سیگنالهای عصبی حتی میتوانند از طریق اعصاب بلندی که بیش از یک فوت طول دارند، منتقل شوند! این همان روشی است که مغز و انگشتان یک ویولونیست هنگام نواختن ویولن با هم ارتباط برقرار میکنند. همچنین نواحی دیگری در مغز وجود دارند که هنگام نواختن موسیقی فعال میشوند؛ برای مثال، نواحی مرتبط با توجه و احساساتی مانند غم یا شادی.
فراتر از صدا، حرکت عضلات، توجه و احساسات، آیا میتوانید به چیز دیگری که نواختن موسیقی نیاز دارد فکر کنید؟ بله، ریتم هم وجود دارد. ریتم به زمانبندی و طول نتهای موسیقی اشاره دارد. ضرب نیز پالس طبیعی در یک آهنگ است که به ما کمک میکند ریتم را اندازهگیری کنیم. شما میتوانید به راحتی دستانتان را به هم بزنید، پایتان را بکوبید، یا بدنتان را با ضرب حرکت دهید. ناحیهای از مغز که به شما کمک میکند با ضرب حرکت کنید و ریتم را دنبال کنید، مخچه نام دارد. این ناحیه شبیه به یک گل کلم است و در بخش پشتی مغز قرار دارد (شکل 2).
در نهایت، هنگامی که با دیگران موسیقی مینوازید یا میخوانید، باید به آنچه مینوازید یا میخوانید گوش دهید تا بدانید آیا دلنشین است یا صدای خوبی نمیدهد. علاوه بر این، باید از مهارتهای شنیداری و حرکتی خود استفاده کنید تا با سایر موسیقیدانان هماهنگ باشید. تحقیقات نشان میدهد که هماهنگی با ضربهای ریتمیک دیگران به بهبود مهارتهای اجتماعی کمک میکند.
این فعالیتها باعث میشوند بخشهای زیادی از مغز با هم کار میکنند! از آنجا که نواختن موسیقی اغلب به بسیاری از این عملکردها بهطور همزمان نیاز دارد، نواحی مغز با هم همکاری میکنند. جالب است که دانشمندان نشان دادهاند کودکانی که آموزش موسیقی دیدهاند، ارتباطات قویتری بین نیمکرههای راست و چپ مغزشان دارند، بهویژه بین نواحی حسی و حرکتی چپ و راست. این بدان معنی است که یادگیری مستمر و تمرین منظم موسیقی میتواند مغز شما را تغییر دهد.
بیشتر بدانید: اگر میخواهید با سازهای ارزان و آسان برای شروع یادگیری موسیقی آشنا شوید این مقالهی( سازهای آسان و ارزان برای افراد مبتدی ) را بخوانید.
اگر آموزش موسیقی میتواند سلولهای مغزی شما را تغییر دهد، آیا به این معنی است که میتواند توانایی یادگیری چیزهای دیگر را نیز افزایش دهد؟ بله! پژوهشگران نشان دادهاند که یادگیری موسیقی میتواند به توسعه مهارتهای زبانی، بهبود تواناییهای ریاضی، و حمایت از مهارتهای حافظه و برنامهریزی کمک کند.
فواید اجتماعی و عاطفی ساختن و نواختن موسیقی
موسیقی، از نظر اجتماعی و عاطفی نیز به شما فایده میرساند! نواختن طبل و حرکت با دیگران میتواند به بهبود روابط شما با آنها کمک کند. آواز خواندن در گروه کر به شکل روزانه نیز موسیقیدانان جوان را سخاوتمندتر و احتمال بیشتری برای تقسیم پاداش با دیگران میدهد. ما این را میدانیم زیرا پژوهشگران آزمایشهای خاصی را در این زمینه انجام دادهاند. در یکی از این آزمایشها، پژوهشگران از کودکان خواستند تا تصمیم بگیرند که آیا پاداش را تقسیم کنند یا همه آن را نگه دارند ولی خطر از دست دادن آن را بپذیرند. کودکانی که هر روز در گروه کر با هم آواز میخواندند، بیشتر از کودکانی که در گروههای هنری و بازیهای رقابتی بودند، پاداش را تقسیم کردند. مطالعات دیگر با دانشآموزان ابتدایی نشان داد که نواختن موسیقی در گروه مهارتهای کمکرسانی را بهبود میبخشد. در یک آزمایش دیگر، کودکان پس از مشارکت در موسیقی گروهی احساس تعلق بیشتری به عنوان عضوی از آن جمع داشتند. شرکت در گروه موسیقی همچنین بهطور قابلتوجهی توانایی کودکان برای همدردی با دیگران را بهبود بخشید. این بدان معنا است که آنها میتوانستند راحتتر تشخیص دهند کسی غمگین است و نیاز به دلداری دارد. همه اینها مهم است زیرا جهان بر پایه جامعه و ارتباط با دیگران بنا شده است. نواختن موسیقی با دیگران نه تنها سرگرمکننده است بلکه به ما کمک میکند تا به اشتراک بگذاریم و ارتباط برقرار کنیم.
نتیجهگیری
موسیقی از جهات بسیاری برای مغز شما مفید است. میتواند به تمرکز شما در مدرسه کمک کند، مهارتهای زبانی شما را بهبود بخشد، و به شما کمک کند با دیگران بهتر ارتباط برقرار کنید. اما گول نخورید—موسیقی به خاطر لذت بردن از خود موسیقی بزرگترین فایده تجربههای موسیقیایی است. دوباره تصور کنید اگر موسیقی در جهان وجود نداشت، مسلما کسلکننده میشد. موسیقی ما را در سراسر فرهنگها به هم متصل میکند، خیلی سرگرمکننده است و میتواند ما را به شگفتانگیزترین احساسات برساند یا وقتی ناراحت هستیم، ما را شاد کند. به همین دلیل است که هر کودکی باید به آموزش موسیقی دسترسی داشته باشد.
منبع: frontiers