اکثر مردم تصور میکنند یوکللی بیشتر شبیه اسباببازی است و به عنوان یک ساز که تواناییهای بالایی دارد حسابش نمیکنند. در حالی که یوکللی سازی با هویتی مستقل است و پتانسیل بالایی دارد. چندکاره بودن و تنوع این ساز، دامنه، و قابلیت بیانگری آن امکان اجرای تقریباً هر آهنگی را فراهم میکند. شما میتوانید قطعاتی از موسیقی بزرگانی مانند باخ، گروه بیتلز، بتهوون، کوئین یا یک مجموعه آرامشبخش ساحلی را با یوکللی اجرا کنید.
یوکللیها شهرتی بسیار خاص و آرامشبخش دارند. وقتی به یک یوکللی فکر میکنید، احتمالاً کسی را تصور میکنید که به آرامی از آهنگ نواختن با صدای موجهای دریا لذت میبرد، نه کسی که در سالن اپرای سیدنی در مقابل ده هزار نفر تماشاچی اجرا میکند
اغلب افراد میتوانند چندین آکورد را بنوازند، اما به ندرت کسی را مییابید که صدها ساعت از وقت خود را برای تمرین و بهبود مهارتهای نوازندگی با یوکللی صرف کرده باشد. به عبارت دیگر، دیدن یک نوازنده حرفهای پیانو معمولتر از دیدن یک نوازندهی حرفهای یوکللی است. با این وجود، افرادی وجود دارند که زمان و تلاش زیادی را صرف تسلط بر نوازندگی با یوکللی کردهاند و به تخصص در این ساز دست یافتهاند. یک نمونه برجسته از این گروه جیک شیمابوکورو است.
یوکللیها همچنین نقشی ارزشمند در موسیقی عامهپسند دارند و در هزاران آهنگ شناخته شده در طول قرن گذشته حضور دارند. همچنین، یوکللیها از همان طایفه سازهای زهی مانند گیتار و ویولن هستندکه با احترام بالاتری در موسیقی مورد توجه قرار میگیرند. اگر شما یک ویولن (که 4 سیم دارد) را به عنوان یک “ساز واقعی” میشناسید، باید همچنین یوکللی (که همچنین 4 سیم دارد) را نیز یک “ساز واقعی” بشمارید.
سه دلیل برای اینکه یوکللی را جدی بگیرید
اگر هنوز هم متقاعد نشدهاید، قابل درک است! شما به دنبال وقت گذاشتن برای یک ساز جدی هستید، شاید از یوکللی خوشتان میآید، اما مطمین نیستید که آیا ارزش وقت شما را دارد یا خیر.
در ادامه تعدادی از عوامل دیگری را که میتواند شما را به یوکللی ترغیب کند، را بررسی میکنیم.
۱. سختی غیرمنتظره :
نوازندهی حرفهای یوکللی شدن کار سختی است و به مهارت زیادی نیاز دارد. طراحی جمع و جور و خوش دست دستهی ساز باعث میشود نوازنده بتواند برخی از آکوردها را به راحتی بنوازد، اما در واقعیت، یوکللی پتانسیل بیشتری جز نواختن آکوردهای ساده دارد. تسلط پیدا کردن به نوازندگی یوکللی و حرفهای شدن در آن ممکن است سالها طول بکشد.
یوکللی به نظر میآید که ساز سادهای باشد. این حرف اشتباه نیست. در واقع از جنبهای شروع کردن و کنارآمدن با یوکللی آسان است. اما یوکللی چیزهای بیشتری برای ارائه دارد. وقتی یادگیری آکوردهای ابتدایی و الگوهای ریتمیک اصلی را به پایان میرسانید و آمادهاید که وارد مرحله بعدی یادگیری این ساز شوید، وضعیت دشوارتر میشود. گاها تصور میشود که بدون هیچ مشکل و وقفهای میتوان در نواختن یوکللی حرفهای شد. زمانی متوجه این ایدهی اشتباه میشوید که با وجود نواختن، پیشرفتی حاصل نمیشود. یوکللی برای بهبود نیاز به تمرین جدی، مستمر و منظم دارد.
هنگامی که تلاش کافی را به کار میگیرید، نتیجهی استمرار و تلاش خود را میبینید. بعد از آن حستان موقع نوازندگی یوکللی بیشتر به یک موسیقیدان شبیه میشود.
2. تعبیر پذیری :
یوکللیها معمولا بین 12 تا 20 فرت دارند که این تعداد در چهار سیم یوکللی تا حدود 80 نت را برای نوازندگی در اختیار شما میگذارد. در نتیجه میتوانید در نوازندگی با یوکللی آهنگهای مورد علاقهاتان را با انواع دامنهها، آکوردها و تنظیمهای شخصی و حتی با استفاده از سیمها و کوکهای مختلف پیادهسازی کنید. از طرفی اگر شیوههای مختلف ضربه زدن به سیمهای ساز با دست راست را هم در نظر بگیرید. نزدیک به بینهایت امکان و احتمال برای نواختن موسیقی مورد علاقهاتان دارید.
3. شباهت به دیگر سازهای زهی :
یوکللی بسیار شبیه به سایر سازهای زهی است. شما تمامی نتها و آکوردهایی که روی دیگر سازهای زهی میزنید را میتوانید روی یوکللی هم اجرا کنید و مثل دیگر سازها فقط صدای آنها متفاوت میشود. در نتیجه هر آهنگی که با ویولن اجرا کنید، میتوانید با یوکللی هم اجرا کنید.
بیشتر سازهایی که فرت دارند، ویژگیهای مشترک ریادی با یوکللی دارند. وقتی که با روابط نتها در یوکللی آشنا شوید، به راحتی میتوانید این دانش را به سازهایی مانند گیتار یا مندولین منتقل کنید. این نکته به خاطر دو دلیل مهم است. اولاً، هرچه بیشتر نوزاندگی با سازهای مختلف را یاد بگیرید، موسیقیدان بهتری خواهید شد. دوماً، شباهتهای یوکللی و دیگر “سازهای به اصطلاح جدی” به ما کمک میکند تا متوجه شویم که یوکللی به اندازه همان سازها، سازی جدی است.